در چند دهه اخیر، توسعه تکنولوژی و تغییر نگرش مصرفکنندگان به یکی از جوانمردترین تحولات در دنیای تجارت منجر شده است. این تغییرات در کنار رقابت شدید داخلی و خارجی، افزایش تنوع و انتخابپذیری مصرفکننگان باعث پیچیدهتر شدن فرآیند بازاریابی و برندسازی در سطح جهانی شده است.
ادامه مطلب
به حدی که تولیدکننگان دیگر نمیتوانند به تنهایی و بدون کمک شرکتهای تخصصی در زمینه بازاریابی بینالمللی، به صورت مستقر و مداوم در بازارهای جهانی حاضر شوند. این واقعیت به گونهای مهم است که به توجیه ایجاد شرکتهای مدیریت صادرات یا EMC منجر شده است.
اصولاً هنوز دو رویکرد مهم در صادرات وجود دارد: رویکرد مستقیم و رویکرد غیرمستقیم. در رویکرد مستقیم، تولیدکننگان به طور مستقیم در فرآیند صادرات شرکت میکنند و تمام مسائل مانند اخذ مجوزها، مسائل حقوقی، بازاریابی و غیره را خود اداره میکنند. این روش به نام صادرات مستقیم شناخته میشود.
رویکرد غیرمستقیم، از طریق شرکتهای مدیریت صادرات (EMC) انجام میشود. این شرکتها واسطهای میان تولیدکننگان و بازارهای جهانی هستند و تمامی مسائل صادرات را به عهده میگیرند. آنها تلاش میکنند تا تولیدکننگان را از مشکلات و ریسکهای مرتبط با صادرات در امان نگه دارند. EMC ها به صورت معمول به تعداد محدودی از کشورها یا موضوعات خاص در کشورها محدود میشوند و با تولیدکننگان، به ویژه کسبوکارهای کوچک و متوسط که به تنهایی امکان راهاندازی بازاریابی بینالمللی را ندارند، همکاری میکنند.
شرکتهای مدیریت صادرات به عنوان واسطههای موثری در توانمندسازی تولیدکننگان برای موفقیت مداوم و افزایش صادرات به بازارهای جهانی عمل میکنند. آنها به مدیریت صادرات و کاهش پیچیدگیهای مرتبط با این فرآیند کمک میکنند و برای کسبوکارها واقعیت به مبانی صادرات وارد میشوند.